هدر داخلی
۴ اَمرداد ۱۴۰۴

فهرست مناسبتها با جزئیات

    • ۲۳ اَمرداد
    • 14 August
    • ٢٠ صفر


چهل روزاز حماسه جانگداز عاشورا گذشت . در چنین روزی در سال 61 ه ق  پس از چهل روز از شهادت حضرت اباعبد الله الحسین (ع ) و یاران باوفیشان کاروان  بازماندگان کربلا و  اهل بیت‏ پیامبر اکرم( ص )  وارد  کربلا شدند  و  سرهاى مطهر شهیدان بویژه سر مقدس امام حسین (ع) را در کنار پیکرهاى مطهر آنهادفن کردند .  جابر ابن عبد الله انصاری  در روز اربعین سال 61 هجرى، به عنوان نخستین‏زیارت‏کننده مرقد شریف امام حسین(ع)، به کربلا آمد و به زیارت‏پرداخت. «عطیه عوفى‏» مى‏گوید:من با جابر بن عبد الله انصارى به زیارت قبر حسین(ع) رفتم.وقتى به کربلا رسیدیم، جابر نزدیک شط فرات رفت، غسل کرد.قطیفه‏اى به کمر بست و قطیفه‏اى دیگر بر دوش افکند. سپس کیسه‏اى‏که همراهش بود، گشود و از آن آرد «سعد» (ریشه خوشبوى کوفى)برون آورد و خود را خوشبو کرد. سپس به طرف مرقد شریف امام‏حسین(ع) حرکت کرد; در حالى که مشغول ذکر خدا بود، خود رانزدیک قبور رساند و گفت: مرا به قبر حسین(ع) برسان تا آن رالمس کنم. دستش را گرفتم و به قبر رساندم. هنگامى که دستش به‏خاک مرقد حسین(ع) رسید، از شدت اندوه بیهوش شد و به روى قبرافتاد. من بر وى آب پاشیدم. وقتى به هوش آمد، سه بار گفت: یا حسین!یاحسین! یاحسین! سپس گفت: «حبیب لا یجیب حبیبه‏» آیا دوست‏جواب دوستش را نمى‏دهد؟! بعد گفت: چگونه جواب دهى که خون ازرگهاى گلویت‏بر سینه و شانه‏ات فرو ریخته و میان سر و بدنت جدایى‏افتاده است! من گواهى مى‏دهم تو فرزند بهترین پیامبران و سرورمؤمنان و اسوه تقوا و پرهیزکارى و زاده هادیان و رهبران، وپنجمین تن از اصحاب کسا، فرزند بزرگترین نقبا(علی ع ) و فرزندسرور زنانى. چرا چنین نباشى که دست‏سید المرسلین تو را پروراند، در دامن‏پرهیزکارى بودى از پستان ایمان شیر خوردى، با اسلام از شیر بازگرفته‏شدى و در زندگى و هنگام مرگ پاک بودى. قلب مؤمنان، از فراقت‏سوخت. آنها شک ندارند که تو زنده‏اى، سلام‏و خشنودى خدا بر تو باد. گواهى مى‏دهم داستان تو مانند جریان‏شهادت حضرت یحیى بن زکریا بود. (که طاغوت زمان سر از پیکرش‏جدا کرد.) عطیه عوفى مى‏گوید: سپس جابر، به اطراف قبر امام‏حسین(ع) متوجه شد و سایر شهیدان کربلا را چنین زیارت کرد: «درود و سلام بر شما ارواحى که در محور قبر امام حسین(ع) جاى‏گزیدید. و شتر خود را در آستان او خوابانیدید. گواهى مى‏دهم‏شما نماز را به پا داشتید و زکات را ادا کردید و امر به معروف‏و نهى از منکر انجام دادید و با منحرفان و ملحدان جنگیدید.شما خدا را عبادت کردید تا مرگتان فرا رسید. سوگند به خدایى‏که محمد(ص) را به راستى فرستاد، ما با شما در آنچه بدان واردشدید، شریک بودیم. عطیه عوفى مى‏گوید: از او پرسیدم:ما چگونه در جهاد و پیکار آنها (شهیدان کربلا) شرکت داریم؟ مادر فراز و نشیب همراه آنها نبودیم و شمشیر نکشیدیم; ولى این‏شهیدان جانبازى کردند، به گونه‏اى که سرهایشان از بدنشان جداشد و فرزندانشان یتیم و زنانشان بیوه گشتند؟! جابر در پاسخ‏گفت: اى عطیه، از حبیب خود رسول خدا(ص) شنیدم که مى‏گفت: هر کس‏قومى را دوست‏بدارد، با آنها محشور مى‏شود و هر کس عمل قومى رادوست‏بدارد، در آن عمل با آنها شریک است. سوگند به خداوندى که‏محمد(ص) را به راستى فرستاد، نیت من و اصحابم همان نیت امام‏حسین(ع) و اصحاب اوست; نیتى که بر اساس آن به شهادت رسیدند.