درچنین روزی در سال 8 هجری قمری غزوه طائف رخ داد . پس از شکست قبیله هوازن در نبرد حنین ، اهالی قبیله ثقیف با قبیله شکست خورده هوازن همدست شدند. رسول خدا ص دستور داد اسیران هوازن را با غنایم درجعرانه جاى دهند و خود در ماه شوال سال هشتم با سپاهیان اسلام به قصد تعقیب دشمن به سوى طائف حرکت کرد، در سر راه به قلعه مالک به عوف رسید و دستور داد آن را که خالى از سکنه بود ویران کنند تا پشت سر آنها پایگاهى براى دشمن نباشد و در وقت ضرورت نتوانند از آن به نفع خود استفاده کنند و همچنان تا پاى قلعههاى طائف پیش رفت. مردم طائف که از قبایل ثقیف بودند مردمى ثروتمند و جنگجو و قلعههاى محکمى داشتند و چون از ورود سپاهیان اسلام مطلع شدند از بالاى برجها شروع بهتیراندازى به سوى لشکر اسلام نمودند و در همان روز اول هجده نفر از مسلمانان در اثر تیرهاى ایشان به قتل رسیدند. از این رو پیغمبر اسلام دستور داد لشکریان عقب نشینى کنند و اردوگاه خود را در جایى که از تیررس دشمن دورتر بود قرار دهند، که پس از اسلام اهل طائف، مردم شهر در آنجا مسجدى بنا کردند و هم اکنون بناى آن باقى است. محاصره قلعههاى مزبور بیش از بیست روز طول کشید و چون آذوقه فراوان در شهر و قلعهها اندوخته شده بود و دیوار و برج و باروى آنها نیز محکم بود و افراد قبیله ثقیف نیز مردمانى جنگجو و سختبودند کارى از پیش نمىرفت. مورخین نوشتهاند مسلمانان در این غزوه از منجنیق، دبابه و ضبر نیز استفاده کردند .محاصره طول کشید قلعهها گشوده نشد و پیغمبر اسلام براى تسلیم دشمن اعلام کرد هر کس از حصار بیرون آید در امان است، به این امید که لااقل غلامان و بردگان ثقیف که جمعیت زیادى را تشکیل مىدادند و افراد دیگرى که نگران اسارت زنان و فرزندان خود بودند تسلیم شوند، اما بیش از بیست نفر کسى تسلیم نشد و هم آنها به پیغمبر گزارش دادند که آذوقه بسیارى در انبارها ذخیره شده و قبایل ثقیف تصمیم به مقاومت گرفتهاند.